صفحه 1 از 2 12
نمایش نتایج: از 1 به 50 از 67

موضوع: احساس نیاز به یار

5449
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy احساس نیاز به یار

    سلام ، من شدیدا احساس نیاز میکنم تا با کسی دوست باشم! کلا آرامش زندگیم بهم ریخته، هرچی فکر میکنم که تنهایی رو ترجیح بدم ، نمیتونم!
    یکی از همکلاسیام هم بهم توجه میکنه تازگیا، و این توجهش منو خیلی به خودش جذب کرده، ولی من توجه متقابل رو ندارم و سعی میکنم اول بشناسم بعد جلو برم!
    اما احساس نیازم خیلی شدیده حتی نمیتونم درس بخونم. همش فکرم مشغوله !
    نوزده سالمه

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    هیچ کاری احساسی انجام ندهید تا بعد پشیمون نشید.

    هر کسی به شما نگاه کنه عاشق نیست در ثانی همکلاسی شما 19 سالش باشه به احتمال زیاد این حالا حالا موقعیت ازدواج نداره. نه فقط می خواهی صرفا دوست دختر و پسری باشی اون دیگه مسله دیگه هست.

    ولی چند نکته یادتون باشید وابسته بشید و جدایی انجام بشه روحیه ات از این بدتر داغون می شه.

    انتخاب درست انجام بده که اخر وعاقبت داشته باشه و عمرت بیهوده هدر نده.

  3. 3 کاربران زیر از omidd بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط omidd نمایش پست ها
    هیچ کاری احساسی انجام ندهید تا بعد پشیمون نشید.

    هر کسی به شما نگاه کنه عاشق نیست در ثانی همکلاسی شما 19 سالش باشه به احتمال زیاد این حالا حالا موقعیت ازدواج نداره. نه فقط می خواهی صرفا دوست دختر و پسری باشی اون دیگه مسله دیگه هست.

    ولی چند نکته یادتون باشید وابسته بشید و جدایی انجام بشه روحیه ات از این بدتر داغون می شه.

    انتخاب درست انجام بده که اخر وعاقبت داشته باشه و عمرت بیهوده هدر نده.
    حرفای شما کاملا درسته! نه اهل اینجور دوستیا نیستم
    اما تنهایی بهم فشار میاره ، انگار نیاز دارم یکی پیشم باشه ، کسی که بتونم بهش اعتماد کنم باهاش راحت باشم و دوستش داشته باشم

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط Reyhan76 نمایش پست ها
    حرفای شما کاملا درسته! نه اهل اینجور دوستیا نیستم
    اما تنهایی بهم فشار میاره ، انگار نیاز دارم یکی پیشم باشه ، کسی که بتونم بهش اعتماد کنم باهاش راحت باشم و دوستش داشته باشم
    درک می کنم چی می گید این سن شما طبیعی هست ولی سعی کنید وارد وابط عاطفی که اخر وعاقبت نداره نشید، صبر داشته باشید ان شاءالله یار و عشق تون هم می رسید و با هم ازدواج کنید.

    صبر ارزش داره ، سعی کنید خودتون به خدا زیاد نزدیک کنید و از خدا بخواهید کمک تون کنه. قران و سوره نور هم کمک می کنه.

  6. 2 کاربران زیر از omidd بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط Reyhan76 نمایش پست ها
    حرفای شما کاملا درسته! نه اهل اینجور دوستیا نیستم
    اما تنهایی بهم فشار میاره ، انگار نیاز دارم یکی پیشم باشه ، کسی که بتونم بهش اعتماد کنم باهاش راحت باشم و دوستش داشته باشم
    احساست کاملا طبیعیه عزیزم ...همه ما دختر ها در نرمال ترین حالت زندگی هم باشیم و هیچ کمبودی نداشته باشیم تنهایت تو سن و سال شما همین حس بهمون دست میده .

    مولی خب تا موقع ازدواج چاره ای براش نیست ..چون دوستی و ... از چاله به چاه افتادن و بیچاره شدنه ...مثل افتادن یک زنبور تو عسل ....اولش شیرینه روش میشینه و هی بیشتر توش غرق میشه ولی یوقت میبینه دیگه نمیتونه ازش جداشه و اونوقت فقط به مرگ و نابودی فکر میکنه .


    من خودم وقتی این حس شمارو داشتم رفتم باشگاه ورزش گروهی ...بعدشم علاقم به یکی از بازیگرا خیلی بهم کمک کرد...اونقدر درگیر جمع اوری عکیاشو شعر گفتن براش شدم که نفهمیدم کی بزرگ شدم و ....


    نمیگم شمام اینکارو بکن ولی یجوری که کمترین اسیب رو ببینی خودتو تخلیه کن ....ورزش از همه بهتره ...روحو جلا میده و فکرو آزاد میکنه ...تفکر مثبت رو افزایش میده و احساس نشاط و شادابیش نمیزاره به نیازهات فکر کنی .



    موفق باشی.

  8. 3 کاربران زیر از ghazal1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghazal1 نمایش پست ها
    احساست کاملا طبیعیه عزیزم ...همه ما دختر ها در نرمال ترین حالت زندگی هم باشیم و هیچ کمبودی نداشته باشیم تنهایت تو سن و سال شما همین حس بهمون دست میده .

    مولی خب تا موقع ازدواج چاره ای براش نیست ..چون دوستی و ... از چاله به چاه افتادن و بیچاره شدنه ...مثل افتادن یک زنبور تو عسل ....اولش شیرینه روش میشینه و هی بیشتر توش غرق میشه ولی یوقت میبینه دیگه نمیتونه ازش جداشه و اونوقت فقط به مرگ و نابودی فکر میکنه .


    من خودم وقتی این حس شمارو داشتم رفتم باشگاه ورزش گروهی ...بعدشم علاقم به یکی از بازیگرا خیلی بهم کمک کرد...اونقدر درگیر جمع اوری عکیاشو شعر گفتن براش شدم که نفهمیدم کی بزرگ شدم و ....


    نمیگم شمام اینکارو بکن ولی یجوری که کمترین اسیب رو ببینی خودتو تخلیه کن ....ورزش از همه بهتره ...روحو جلا میده و فکرو آزاد میکنه ...تفکر مثبت رو افزایش میده و احساس نشاط و شادابیش نمیزاره به نیازهات فکر کنی .



    موفق باشی.
    درس های من خیلی سنگینه، این حس نمیذاره درس بخونم ، وقتمو میگیره، مخصوصا که یکی از دوستام خیلی تو فاز دوستی با پسراس ، اونو دیدنی حسم بیشتر میشه!
    البته منم کلاس گیتار ثبت نام کردم حتی با اینکه فصل امتحانامه، از این دوستمم هم خیلی فاصله گرفتم تا کمتر ببینمش!!

  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط Reyhan76 نمایش پست ها
    درس های من خیلی سنگینه، این حس نمیذاره درس بخونم ، وقتمو میگیره، مخصوصا که یکی از دوستام خیلی تو فاز دوستی با پسراس ، اونو دیدنی حسم بیشتر میشه!
    البته منم کلاس گیتار ثبت نام کردم حتی با اینکه فصل امتحانامه، از این دوستمم هم خیلی فاصله گرفتم تا کمتر ببینمش!!
    اخرش دیدنی هست این دوستت هنوز اول راه به خاطر اونه دوست بازی اخر و عاقبت جز افسردگی نداره. وقتی دانشگاه تموم بشه حالش خیلی بدتر میشه.

  11. 2 کاربران زیر از omidd بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    چند تا خواهر برادر دارید؟

  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط mozaxraf نمایش پست ها
    نمیدونم چرا تو این فروم خیلیا عادت کردن فوری بگن احساسی نشین اون هدفش ازدواج نیست پسرا رو الکی متهم کنن و مسخره بازی و این چرت و پرتا!
    دوست عزیز متاسقانه این وضعیت گند ایران هست که باعث این همه افسردگی بدبختی تجاوزهای زیاد و.... میشه. شما وقتی خودتون میبینید نمیتونید تمرکز کنید باید مساله رو حل کنید.
    اول بدونی چی میخواید. اگر دیدید بهتون پیشنهاد داد قبل از همه مثلا بگید من باید فک کنم و همچنین این رابطه باید تهش به ازدواج ختم بشه. در ضمن میتونید مشاور هم برید. شما زیاد به این فروم تکیه نکنید چون خیلیا یه چیزی رو مثل آدامس و با توجه به عقبه عقب مونده فرهنگی و وارد کردن اعتقادات جواب میدن. برید اول از همه خودتونو بشناسید با پدر و مادرتون حرف بزنید و قطعا مشکلتون رو با مشاور در میدن بزارید.
    وقتی سوالی در این فروم پرسیده میشه یکی میاد میگه ماست زرده یکی میگه سیاهه و مشکل شما چندان حل نمیشه!
    موفق باشی
    بنا به دلایلی با خانواده نمیتونم مطرحش کنم! مشاور و از کجا پیدا کنم؟! تنهایی برم؟! اگه میتونستم مشکلمو خودم حل کنم اینجا نمیومدم!
    در مورد خودم هم ، مشکلم همینه که میخوام با کسی باشم اما نه با هر شرایطی، یه آدم پاک و سر به زیر مثل خودم
    درضمن من خیلی ها رو دیدم با هم دوست بودن طی چند سال حتی دانشگاه ، باهم ازدواج هم کردن خوشبخت هم شدن!

  14. کاربران زیر از Reyhan76 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط sam127 نمایش پست ها
    چند تا خواهر برادر دارید؟
    یه خواهر بزرگتر دارم که ازدواج نکرده، البته چندان باهاش صمیمی نیستم ، منو به خلوت خودش را نمیده،

  16. کاربران زیر از Reyhan76 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط mozaxraf نمایش پست ها
    قطعا بله خیلیا خوشبخت شدن منتهی دو طرف باید صادقانه پیش برن. شکاکی زیاد مانع پیشرفته.
    بله مشاور اصلا به همین خاطر هست.روانشناس خیلی تقش مهمی ایفا میکنه. اینجا من و دیگران بدون شناخت داریم نظر میدیم از شما و واقعا نمیدونیم مشکل اصلی شما از کجا نشات میگیره.
    فقط یه نکته بگم اونم اینکه نگران نباشید این احساس عادیه.
    از کجا یه مشاور خوب و قابل اعتماد پیدا کنم!

  18. کاربران زیر از Reyhan76 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    15635
    نوشته ها
    147
    تشکـر
    61
    تشکر شده 283 بار در 121 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    این نیاز در همه ادما وجود داره ولی یا باید از راه درستش تامینش کتی که ازدواجه اونم یا باید مدیریتش کنی
    دوستی های امروزی طوری هستند که اغلب دخترا اسیب میبینند چون که تعهدی نیست
    بعد از چندین مدت که دختر وابسته شد پسره باهاش ازدواج کنه
    و اغلب دوستی ها هم صرفا سو استفاده از دختر ها هستش چون پسرها شرایط ازدواج ندارند میخوان تموم نیازاشون مفتی و با گول زدن دختر ها تامین کنند
    با اغلب روش هایی که بلدند و با دو تا دوست دارم باهات ازدواج میکنم سعی در تامین نیاز هاشون دارند و در اخر چون تنوع طلب شدن و نمیتونند با یکی بمونند ولش میکنند و میرند دنبال یکی دیگه و جز پشیمونی برای دختر ها چیزی نمیمونه
    به نظرتون کسی که 19 سال سن داره چند سال طول میکشه تا شرایط ازدواج پیدا کنه حالا تعهدی هم نیست که بعد از چندین سال صبر کردن شما برای جور شدن شرایط ازدواج با شما ازدواج کنه شاید اون موقع کلا معیارای انتخابش فرق کرد میدونید چند سال باید صبر کنید کم کمش 6 سال دو سال هم سربازی شد 8 سال
    اینو بدونید وقتی چندین سال شما با کسی دوست باشید حتما به روابط ... کشیده میشه و این باعث سرشکستی شما در اینده خواهد بود
    تو این سایت میتونید بگردین و اینده دخترایی مثل دوست خودتون رو ببینید اون وقت متوجه منظور ما میشید

    شما حالا اول جونیتونه میتونیم بهترین استفاده رو ازش ببرید و انسان موفق تری بشید تو کلاس های گروهی شرکت کنید به خصوص کلاسای ورزشی
    باعث میشه کمتر فکر کنید چون انرژی اضافیتون رو میگیره تو این مدت هم میتونید به خواستگارایی که دارید فکر کنید
    و این نیاز رو از راه درستش برطرف کنید نه از هر راهی که پیدا میکنید
    اینو بدونید خوشبختی واقعی و چشیدم طعم واقعی این نیاز هاتون فقط زیر سایه ازدواجه که شدنیه
    ویرایش توسط khoshans : 05-13-2016 در ساعت 01:23 PM

  20. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط khoshans نمایش پست ها
    این نیاز در همه ادما وجود داره ولی یا باید از راه درستش تامینش کتی که ازدواجه اونم یا باید مدیریتش کنی
    دوستی های امروزی طوری هستند که اغلب دخترا اسیب میبینند چون که تعهدی نیست
    بعد از چندین مدت که دختر وابسته شد پسره باهاش ازدواج کنه
    و اغلب دوستی ها هم صرفا سو استفاده از دختر ها هستش چون پسرها شرایط ازدواج ندارند میخوان تموم نیازاشون مفتی و با گول زدن دختر ها تامین کنند
    با اغلب روش هایی که بلدند و با دو تا دوست دارم باهات ازدواج میکنم سعی در تامین نیاز هاشون دارند و در اخر چون تنوع طلب شدن و نمیتونند با یکی بمونند ولش میکنند و میرند دنبال یکی دیگه و جز پشیمونی برای دختر ها چیزی نمیمونه
    به نظرتون کسی که 19 سال سن داره چند سال طول میکشه تا شرایط ازدواج پیدا کنه حالا تعهدی هم نیست که بعد از چندین سال صبر کردن شما برای جور شدن شرایط ازدواج با شما ازدواج کنه شاید اون موقع کلا معیارای انتخابش فرق کرد میدونید چند سال باید صبر کنید کم کمش 6 سال دو سال هم سربازی شد 8 سال
    اینو بدونید وقتی چندین سال شما با کسی دوست باشید حتما به روابط ... کشیده میشه و این باعث سرشکستی شما در اینده خواهد بود
    تو این سایت میتونید بگردین و اینده دخترایی مثل دوست خودتون رو ببینید اون وقت متوجه منظور ما میشید

    شما حالا اول جونیتونه میتونیم بهترین استفاده رو ازش ببرید و انسان موفق تری بشید تو کلاس های گروهی شرکت کنید به خصوص کلاسای ورزشی
    باعث میشه کمتر فکر کنید چون انرژی اضافیتون رو میگیره تو این مدت هم میتونید به خواستگارایی که دارید فکر کنید
    و این نیاز رو از راه درستش برطرف کنید نه از هر راهی که پیدا میکنید
    اینو بدونید خوشبختی واقعی و چشیدم طعم واقعی این نیاز هاتون فقط زیر سایه ازدواجه که شدنیه
    درسته ولی تو دانشکده ما خیلی ها با هم دوستن و ازدواج هم کردن، من اگه طرف مقابل رو آدم مقبولی بدونم باهاش دوست میشم نه هر آدمی که میاد طرفم! ممکنه طرف مقابل از سال بالایی ها هم باشه که تا 2،3 سال دیگه شغلش تعمینه!

  21. کاربران زیر از Reyhan76 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط Reyhan76 نمایش پست ها
    درسته ولی تو دانشکده ما خیلی ها با هم دوستن و ازدواج هم کردن، من اگه طرف مقابل رو آدم مقبولی بدونم باهاش دوست میشم نه هر آدمی که میاد طرفم! ممکنه طرف مقابل از سال بالایی ها هم باشه که تا 2،3 سال دیگه شغلش تعمینه!
    خانوم کسی نگفت هر کی میاد جلو نیت بد داره، فقط گفتیم احساسی تصمیم نگیر .

    می دونید رشته های علوم پزشکی اینده دار هستند و دانشجویان اونا بیشتر دوستی ها و اشناشون هدفمند هست اکثرا.

    ولی وزارت علوم چه مهندسی و چه علوم پایه و... اکثرا حال روز خوشی نداره پسر لیسانس میگره می ره سربازی و برمی گرده دنبال کار و.... وقت می بره و تا بیاد خودش پیدا کنه 26 و27 سالش میشه . به خاطر این اگر دوستی و اشنایی هم به نیت خوبی هم باشه چون بعد دانشگاه دیگه اون ارتباط قطع میشه نا خواسته دو طرف به جدایی کشیده میشه مگر اینکه پسر بخواهد قبل سربازی و شغل ثابت پیدا کردن ازدواج کنه.

    شما میگی 19 سالته اون پسر هم 19 سالشه باشه خب چقدر وقت می بره!!

    رشته ات پزشکی باشه و اینده دار و پسر که بهت پیشنهاد بده نیت ازدواج داشته باشه چه اشکال داره این اشنایی با اطلاع خانوادت باشه.
    به هر حال باز تصمیم گیرنده شما هستی ، مشاوره حضوری هم برید.

    موفق باشید

  23. کاربران زیر از omidd بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    26895
    نوشته ها
    170
    تشکـر
    55
    تشکر شده 91 بار در 61 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    سلام عزیزم .خیلی خوب درکت میکنم چون منم تو سن تو ام.20 سالمه ولی با این تفاوت که من ازدواج کردم .
    این یه نیاز هست هم واسه زن هم مرد که با جنس مخالف ارتباط برقرار کنن .ی پیشنهاد واست دارم حرفامو خوب گوش کن.
    مسلما خودت خوب میدونی که سخته بخوای واسه دوستی یه پسر پاک و خوب پیدا کنی اگر هم قرار بر این باشه که وقت بزاری تا این هم کلاسیتو بشناسی بیشتر از این فکرت مشغول میشه و اخرش هم مشخص نیست خوب از اب در بیاد یا نه .چون همه اونی که نشون میدن نیستن .چرا دروغ بگم من خودم از این جور روابط داشتم قبل از ازدواجم .ولی اخرش به این نتیجه رسیدم واقعا ارزش نداره این همه وقت گذاشتن و با پول تو جیبیا شارژ خریدنو تا نصف شب اس دادنو .قهر و آشتیای الکی و.......
    باور کن الان که تنهایی خیلی بهتره .اونطوری اعصاب خوردی هم بهش اضافه میشه .درسته لحظات خوبی هم داره ولی خیلی زود گذرن و فراموش شدنی. در ضمن یکی مثل منو شما که تو خانوادمون همچین چیزی عرف نیست ترس از این که یهو خانواده بفهمن هم داره که این خودش خیلی استرس زاست.
    حالا پیشنهادم ....
    میتونی خودت یه اکیپ از بچه های دانشگاه (هم دختر هم پسر )بسازی و به بچه های کلاستون پیشنهادش رو بدی .اگه هم اول به چن تا از دوستای خودت بگی و با هم هماهنگ کنین و با هم اقدام کنید که راحت تری تا دیگه نخوای تک نفری این کارو انجام بدی .یا اگه اکیپی توی دانشگاه یا حالا جاهای دیگه میشناسی میتونی عضوشون بشی.
    این اکیپا خیلی خوبه با هم برنامه بریزید کوهنوردی .رستوران .باغ .کافی شاپ.
    توی اینجور اکیپا شاید دو سه نفر از دختر پسرا با هم دوست بشن ولی خیلیاشون سینگل هستن .
    اینجوری کلی دوست داری با هم شوخی میکنید میگید میخندید بدون اینکه بخوای توی یه رابطه عاطفی قرار بگیری و تهش ضربه بخوری .بنظرم این خیلی میتونه ارضات کنه چون خودم یه همچین کاری کردم .توی دانشگاه با دوستام یه اکیپ زدیم اول هم با یه گروه توی واتساپ شروع کردیم و بچه ها رو توی گروه عضو کردیم .و توی همون گروه برنامه میریختیم.
    مثلا میگفتیم فلان روز تولد فلانی هست بریم فلان جا .
    یا مثلا با دخترا هماهنگ میکردیم پسرا رو مجبور میکردیم واسه اکیپ ناهار بخرن .سر به سر هم میذاشتیم. نقشه میکشیدیم یکیو اذیت بدیم .خلاصه کلی دیوونه بازی .سر کلاس کلی اذیت میکردیم (البته نه زیاد و نه کلاسای مهم )حتی با هم پایه شدیم یکی از استادای به درد نخورمون رو اخراج کردیم .ای کیف داد.
    ایشالا که توی زندگیت موفق باشی .زندگی ارزش غصه خوردن نداره .توی سن منو تو حیف نشستن و افسوس خوردن تجربه داشتم که میگماااا
    از لحظه لحظه زندگیت استفاده کن و لذت ببر .

  25. 2 کاربران زیر از رها75 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  26. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    26895
    نوشته ها
    170
    تشکـر
    55
    تشکر شده 91 بار در 61 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    در ضمن ورزش هم خیلی خیلی موثره .من بخاطر کار شوهرم مجبور شدم برم یه شهر دیگه یه مدت خیلی افسرده شده بودم از شهر و تمام ادماش بدم میومد .ولی چند ماهی هست که میرم باشگاه واقعا عالیه
    توی باشگاه کلی دوست پیدا کردم با هم کلی میگیم میخندیم و میزنیم و میرقصیم
    الانم شروع کردم صبح ها میرم پیاده روی .تا باشگاهمون پیاده میرم بعدشم که ورزش میکنم تو باشگاه .
    مربیمونم که پایه هست هر دفعه یه برنامه ای با بچه های باشگاه میریزیم مثلا شنا .یا مثلا میریم توی یکی از پارکا میدویم و بعدش اش میخوریم.
    عصر ها هم دوباره میرم باشگاه .
    بعضی از دوستان توی سایت میدونن من از تنهاییم خیلی اینجا گفتم و اینکه بخاطر تنهاییم خیلی حساس شده بودم روی شوشوی بیچارم . شبا همش میرفتم تو فکر .روزا همش گریه میکردم .ولی الان اینقد خسته میشم و کارام زیاد شده که شبا رو راحت میخوابم و روزا وقت فکر کردن ندارم.

  27. کاربران زیر از رها75 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  28. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    این احساس نیاز شما یک نیاز عاطفی است .

    نیاز به محبت وتوجه جنس مخالف که البته طبیعیه وبابت این حس باید شکر گزار خدا باشی.

    ولی اگر تونستی از این حس در جهت مثبت استفاده کنی موفقی .

    من نمیگم همه پسرا بدن وهمه به فکر نیاز جنسی و...هستند ولی هر کسی لیاقت دوستی وهمچنین ازدواج رو نداره .

    متاسفانه بعضی از اقایون قصدشون از دوستی اشنایی برای ازدواج نیست .

    اگر این اقا به شما علاقه داشته باسه یه جوری ابراز علاقه می کنه .

    نه تنها ایشون هر کدوم از دوستان همکلاسی که پیشنهاد دوستی دادن بگین قصدتون از دوستی چیه

    شایدنظراتشون با شما یکی بود .
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  29. 2 کاربران زیر از ستیلا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  30. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26338
    نوشته ها
    1,317
    تشکـر
    2,454
    تشکر شده 2,159 بار در 1,087 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    خدایا خودت به همه جوونا کمک کن. خدایا یک لحظه ما جوونا را به حال خودمون رها نکن. خدایا عشق پاک رو نصیب همه جوونا کن. آمین

  31. 6 کاربران زیر از Mohammad313 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  32. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط رها75 نمایش پست ها
    سلام عزیزم .خیلی خوب درکت میکنم چون منم تو سن تو ام.20 سالمه ولی با این تفاوت که من ازدواج کردم .
    این یه نیاز هست هم واسه زن هم مرد که با جنس مخالف ارتباط برقرار کنن .ی پیشنهاد واست دارم حرفامو خوب گوش کن.
    مسلما خودت خوب میدونی که سخته بخوای واسه دوستی یه پسر پاک و خوب پیدا کنی اگر هم قرار بر این باشه که وقت بزاری تا این هم کلاسیتو بشناسی بیشتر از این فکرت مشغول میشه و اخرش هم مشخص نیست خوب از اب در بیاد یا نه .چون همه اونی که نشون میدن نیستن .چرا دروغ بگم من خودم از این جور روابط داشتم قبل از ازدواجم .ولی اخرش به این نتیجه رسیدم واقعا ارزش نداره این همه وقت گذاشتن و با پول تو جیبیا شارژ خریدنو تا نصف شب اس دادنو .قهر و آشتیای الکی و.......
    باور کن الان که تنهایی خیلی بهتره .اونطوری اعصاب خوردی هم بهش اضافه میشه .درسته لحظات خوبی هم داره ولی خیلی زود گذرن و فراموش شدنی. در ضمن یکی مثل منو شما که تو خانوادمون همچین چیزی عرف نیست ترس از این که یهو خانواده بفهمن هم داره که این خودش خیلی استرس زاست.
    حالا پیشنهادم ....
    میتونی خودت یه اکیپ از بچه های دانشگاه (هم دختر هم پسر )بسازی و به بچه های کلاستون پیشنهادش رو بدی .اگه هم اول به چن تا از دوستای خودت بگی و با هم هماهنگ کنین و با هم اقدام کنید که راحت تری تا دیگه نخوای تک نفری این کارو انجام بدی .یا اگه اکیپی توی دانشگاه یا حالا جاهای دیگه میشناسی میتونی عضوشون بشی.
    این اکیپا خیلی خوبه با هم برنامه بریزید کوهنوردی .رستوران .باغ .کافی شاپ.
    توی اینجور اکیپا شاید دو سه نفر از دختر پسرا با هم دوست بشن ولی خیلیاشون سینگل هستن .
    اینجوری کلی دوست داری با هم شوخی میکنید میگید میخندید بدون اینکه بخوای توی یه رابطه عاطفی قرار بگیری و تهش ضربه بخوری .بنظرم این خیلی میتونه ارضات کنه چون خودم یه همچین کاری کردم .توی دانشگاه با دوستام یه اکیپ زدیم اول هم با یه گروه توی واتساپ شروع کردیم و بچه ها رو توی گروه عضو کردیم .و توی همون گروه برنامه میریختیم.
    مثلا میگفتیم فلان روز تولد فلانی هست بریم فلان جا .
    یا مثلا با دخترا هماهنگ میکردیم پسرا رو مجبور میکردیم واسه اکیپ ناهار بخرن .سر به سر هم میذاشتیم. نقشه میکشیدیم یکیو اذیت بدیم .خلاصه کلی دیوونه بازی .سر کلاس کلی اذیت میکردیم (البته نه زیاد و نه کلاسای مهم )حتی با هم پایه شدیم یکی از استادای به درد نخورمون رو اخراج کردیم .ای کیف داد.
    ایشالا که توی زندگیت موفق باشی .زندگی ارزش غصه خوردن نداره .توی سن منو تو حیف نشستن و افسوس خوردن تجربه داشتم که میگماااا
    از لحظه لحظه زندگیت استفاده کن و لذت ببر .
    ممنون خوشبخت بشین ایشالا
    من تبریز زندگی میکنم ، اینجا امکان اکیپ درست کردن وجود نداره ، ولی اگه میشد عالی میشد ! من اگه به پسری بگم بیاین اکیپ درست کنیم مطمعنا فکر بد میکنه! به همه هم میگه:-(

  33. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط رها75 نمایش پست ها
    در ضمن ورزش هم خیلی خیلی موثره .من بخاطر کار شوهرم مجبور شدم برم یه شهر دیگه یه مدت خیلی افسرده شده بودم از شهر و تمام ادماش بدم میومد .ولی چند ماهی هست که میرم باشگاه واقعا عالیه
    توی باشگاه کلی دوست پیدا کردم با هم کلی میگیم میخندیم و میزنیم و میرقصیم
    الانم شروع کردم صبح ها میرم پیاده روی .تا باشگاهمون پیاده میرم بعدشم که ورزش میکنم تو باشگاه .
    مربیمونم که پایه هست هر دفعه یه برنامه ای با بچه های باشگاه میریزیم مثلا شنا .یا مثلا میریم توی یکی از پارکا میدویم و بعدش اش میخوریم.
    عصر ها هم دوباره میرم باشگاه .
    بعضی از دوستان توی سایت میدونن من از تنهاییم خیلی اینجا گفتم و اینکه بخاطر تنهاییم خیلی حساس شده بودم روی شوشوی بیچارم . شبا همش میرفتم تو فکر .روزا همش گریه میکردم .ولی الان اینقد خسته میشم و کارام زیاد شده که شبا رو راحت میخوابم و روزا وقت فکر کردن ندارم.
    بله درسته متاسفانه وقتشو ندارم

  34. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط omidd نمایش پست ها
    خانوم کسی نگفت هر کی میاد جلو نیت بد داره، فقط گفتیم احساسی تصمیم نگیر .

    می دونید رشته های علوم پزشکی اینده دار هستند و دانشجویان اونا بیشتر دوستی ها و اشناشون هدفمند هست اکثرا.

    ولی وزارت علوم چه مهندسی و چه علوم پایه و... اکثرا حال روز خوشی نداره پسر لیسانس میگره می ره سربازی و برمی گرده دنبال کار و.... وقت می بره و تا بیاد خودش پیدا کنه 26 و27 سالش میشه . به خاطر این اگر دوستی و اشنایی هم به نیت خوبی هم باشه چون بعد دانشگاه دیگه اون ارتباط قطع میشه نا خواسته دو طرف به جدایی کشیده میشه مگر اینکه پسر بخواهد قبل سربازی و شغل ثابت پیدا کردن ازدواج کنه.

    شما میگی 19 سالته اون پسر هم 19 سالشه باشه خب چقدر وقت می بره!!

    رشته ات پزشکی باشه و اینده دار و پسر که بهت پیشنهاد بده نیت ازدواج داشته باشه چه اشکال داره این اشنایی با اطلاع خانوادت باشه.
    به هر حال باز تصمیم گیرنده شما هستی ، مشاوره حضوری هم برید.

    موفق باشید
    خیلی خیلی ممنونم
    مشاور خوب از کجا پیدا کنم ، میشه کمکم کنین

  35. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    26895
    نوشته ها
    170
    تشکـر
    55
    تشکر شده 91 بار در 61 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط Reyhan76 نمایش پست ها
    ممنون خوشبخت بشین ایشالا
    من تبریز زندگی میکنم ، اینجا امکان اکیپ درست کردن وجود نداره ، ولی اگه میشد عالی میشد ! من اگه به پسری بگم بیاین اکیپ درست کنیم مطمعنا فکر بد میکنه! به همه هم میگه:-(
    وقتی امکان اکیپ درست کردن نیست .پس مطمئنا دوست پسر داشتن خیلی بدتر از اون هست ......

  36. کاربران زیر از رها75 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  37. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    15635
    نوشته ها
    147
    تشکـر
    61
    تشکر شده 283 بار در 121 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط Reyhan76 نمایش پست ها
    درسته ولی تو دانشکده ما خیلی ها با هم دوستن و ازدواج هم کردن، من اگه طرف مقابل رو آدم مقبولی بدونم باهاش دوست میشم نه هر آدمی که میاد طرفم! ممکنه طرف مقابل از سال بالایی ها هم باشه که تا 2،3 سال دیگه شغلش تعمینه!

    همشهری هستیم با هم و مطمئن باش از شما بیشتر تو جامعه هستم و خوب و بدشو میدونم
    در مورد کار هم فکر نکنید به این راحتی کار پیدا میشه الان اغلب جونای ما بیکارند با این که مدارک بالایی هم دارن
    و شرایط ازدواج هم به داشتن شغل محدود نمیشه
    این واژه دوستی واژه درستی نیست فکر نکنید هر دوستی تبدیل به ازدواج میشه فکر نکنید که همیشه ازدواج موفقی دارند
    چون پایه و اساس این دوستی ها که به ازدواج ختم شده بر اساس احساساته نه منطق فکر میکنید چند سال میشه با احساسات زندگی کرد
    نمیشه صرفا به خاطر احساسات ازدواج کرد چون احساسات زودگذرند و به خصوص تو خانوما وقتی وارد یه رابطه دوستی میشند
    هرمون سرتونین بدنشون زیاد میشه و به کلی وابسته میشند نمیتونند به درستی فکر کنند
    بهتره به جای دوستی به فکر اشنایی برای ازدواج باشید
    وقتی کسی اومد جلو بهتره شما بگین که فقط به شرط اشنایی برای ازدواج که این پیشنهاد رو قبول میکنید
    و این اشنایی برای ازدواج شزایطی داره که باید زیر نظر والدین باشه تا به بیراهه کشیده نشه
    مثلا سه ماه تعیین کنید که تو این مدت با هم اشنا بشید
    ولی باید طوری باشه که وقتی دیدین به دل هم میشینید این احساسات رو بزارید کنار و به صورت منطقی به همه چیز فکر کنید
    چون وقتی این آتیش دوست داشتن بعد ازدواج کمرنگتر شداین منطق و معیاراتون هستند که باهاشون یه عمر زندگی میکنید
    طوری باشه که بعد از چند سال به خاطر انتخابی که کردین ناراحت نباشید و پشیمون نشده باشید
    تمام معیاراتون رو یه جا بنویسید لازم نیست تمام معیاراتون رو داشته باشن اگه 60 70 درصد هم بود قبوله
    بعد این سه ماه باید یه تصمیم بگیرید یا این اشنایی جدی میشه و به خواستگاری کشیده میشه ویا به کلی کات میکنید
    و یادتون باشه زمان تعییین شده رو تمدید نکنید چون این عمره شماست که به هدر میره

  38. 2 کاربران زیر از khoshans بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  39. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط Reyhan76 نمایش پست ها
    خیلی خیلی ممنونم
    مشاور خوب از کجا پیدا کنم ، میشه کمکم کنین
    زنده باشید.

    ستیلا خانوم می تونید کمک بگیرید.

    تبریز هم ابرسان و هلال احمر و 17 شهریور اینا مشاوره و کانون مشاوره هست . بهتره با یک خانوم مشاور حرف بزنید تا بتونید راحت باشید و همه چی بگید. راستش نمی دونم کدومش خوبه.

  40. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط khoshans نمایش پست ها
    همشهری هستیم با هم و مطمئن باش از شما بیشتر تو جامعه هستم و خوب و بدشو میدونم
    در مورد کار هم فکر نکنید به این راحتی کار پیدا میشه الان اغلب جونای ما بیکارند با این که مدارک بالایی هم دارن
    و شرایط ازدواج هم به داشتن شغل محدود نمیشه
    این واژه دوستی واژه درستی نیست فکر نکنید هر دوستی تبدیل به ازدواج میشه فکر نکنید که همیشه ازدواج موفقی دارند
    چون پایه و اساس این دوستی ها که به ازدواج ختم شده بر اساس احساساته نه منطق فکر میکنید چند سال میشه با احساسات زندگی کرد
    نمیشه صرفا به خاطر احساسات ازدواج کرد چون احساسات زودگذرند و به خصوص تو خانوما وقتی وارد یه رابطه دوستی میشند
    هرمون سرتونین بدنشون زیاد میشه و به کلی وابسته میشند نمیتونند به درستی فکر کنند
    بهتره به جای دوستی به فکر اشنایی برای ازدواج باشید
    وقتی کسی اومد جلو بهتره شما بگین که فقط به شرط اشنایی برای ازدواج که این پیشنهاد رو قبول میکنید
    و این اشنایی برای ازدواج شزایطی داره که باید زیر نظر والدین باشه تا به بیراهه کشیده نشه
    مثلا سه ماه تعیین کنید که تو این مدت با هم اشنا بشید
    ولی باید طوری باشه که وقتی دیدین به دل هم میشینید این احساسات رو بزارید کنار و به صورت منطقی به همه چیز فکر کنید
    چون وقتی این آتیش دوست داشتن بعد ازدواج کمرنگتر شداین منطق و معیاراتون هستند که باهاشون یه عمر زندگی میکنید
    طوری باشه که بعد از چند سال به خاطر انتخابی که کردین ناراحت نباشید و پشیمون نشده باشید
    تمام معیاراتون رو یه جا بنویسید لازم نیست تمام معیاراتون رو داشته باشن اگه 60 70 درصد هم بود قبوله
    بعد این سه ماه باید یه تصمیم بگیرید یا این اشنایی جدی میشه و به خواستگاری کشیده میشه ویا به کلی کات میکنید
    و یادتون باشه زمان تعییین شده رو تمدید نکنید چون این عمره شماست که به هدر میره
    برا رشته ای که من میخونم کار همیشه هست، از لحاظ اجتماعی هم اکثرا با جنبه ان ، اما اینکه تشخیص بدم بخاطر ازدواج جلو میان یا همینجوری رو نمیتونم.
    یه چیزی هم اول گفتم ، که من تاحالا با کسی جوری رفتار نکردم بخواد بیاد پیشنهاد بده حالا ازدواج تا دوستی، دلیلش هم اینکه خوب نمیشناسم
    آدم احساسی ای نیستم ، منطقی ام ، اما یه جور احساس پوچی میکنم و همش فکرم درگیره ...
    درضمن خانوادم منو خیلی کوچیکتر از اونی میدونن که بخوام ازدواج کنم، چندبار به شوخی حرف زدم با مامان اما معلومه که حداقل تا 3 سال آینده راضی به ازدواج من نیستن!

  41. کاربران زیر از Reyhan76 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  42. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط omidd نمایش پست ها
    زنده باشید.

    ستیلا خانوم می تونید کمک بگیرید.

    تبریز هم ابرسان و هلال احمر و 17 شهریور اینا مشاوره و کانون مشاوره هست . بهتره با یک خانوم مشاور حرف بزنید تا بتونید راحت باشید و همه چی بگید. راستش نمی دونم کدومش خوبه.
    ممنون ، اسم یه نفر خاص رو بگین ممنون میشم ، کسی که هزینه اش خیلی زیاد هم نباشه، بدون اطلاع خاموادم میخوام برم

  43. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط Reyhan76 نمایش پست ها
    ممنون ، اسم یه نفر خاص رو بگین ممنون میشم ، کسی که هزینه اش خیلی زیاد هم نباشه، بدون اطلاع خاموادم میخوام برم
    اسم خاص نمی دونم. اگر دانشجو دانشگاه علوم پزشکی هستین دانشکده پزشکی و دارو مشاور داره و رایگان هم هست.

    هلال اهمر نسبت به جاهای دیگه ارزون تره و خانوم هست حالا نمی دونم چقدر مهارت داره و تا چقدر به شما کمک کنه.

  44. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    من شما را به خوبی درک میکنم چون تقریبا هم سنیم این حس به ویژه در افرادی که با پدرشون صمیمی نیسن بیشتره من هم این حس رو داشتم ولی این را در نظر داشته باشید ما نمیتونیم به گذشته برگردیم وتصمیماتی رو که از روی نیاز یا احساس گرفته اید عوض کنیم به خاطر همین اجاره ندهید یه تصمیم اشتباه یک عمر پشیمونی به بار بیاره.

  45. کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  46. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط omidd نمایش پست ها
    اسم خاص نمی دونم. اگر دانشجو دانشگاه علوم پزشکی هستین دانشکده پزشکی و دارو مشاور داره و رایگان هم هست.

    هلال اهمر نسبت به جاهای دیگه ارزون تره و خانوم هست حالا نمی دونم چقدر مهارت داره و تا چقدر به شما کمک کنه.
    دانشگاه نباشه بهتره
    خیلی ممنون

  47. کاربران زیر از Reyhan76 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  48. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    من شما را به خوبی درک میکنم چون تقریبا هم سنیم این حس به ویژه در افرادی که با پدرشون صمیمی نیسن بیشتره من هم این حس رو داشتم ولی این را در نظر داشته باشید ما نمیتونیم به گذشته برگردیم وتصمیماتی رو که از روی نیاز یا احساس گرفته اید عوض کنیم به خاطر همین اجاره ندهید یه تصمیم اشتباه یک عمر پشیمونی به بار بیاره.
    ممنون از شما، مراقب هستم ممنون

  49. 2 کاربران زیر از Reyhan76 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  50. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    در این مورد حتما " با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر قیطریه:
    ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
    دفتر سعادت آباد:
    ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
    دفتر شریعتی:
    ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه


    برای مشاهده آدرس و شماره تماس سایر مراکز مشاوره در تمامی شهرستانها با ما تماس بگیرید.

    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  51. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    [QUOTE=ستیلا;178301]
    در این مورد حتما " با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر قیطریه:
    ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
    دفتر سعادت آباد:
    ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
    دفتر شریعتی:
    ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه


    برای مشاهده آدرس و شماره تماس سایر مراکز مشاوره در تمامی شهرستانها با ما تماس بگیرید.

    [/QUO
    خیلی ممنون از شما

  52. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    15635
    نوشته ها
    147
    تشکـر
    61
    تشکر شده 283 بار در 121 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط Reyhan76 نمایش پست ها
    برا رشته ای که من میخونم کار همیشه هست، از لحاظ اجتماعی هم اکثرا با جنبه ان ، اما اینکه تشخیص بدم بخاطر ازدواج جلو میان یا همینجوری رو نمیتونم.
    یه چیزی هم اول گفتم ، که من تاحالا با کسی جوری رفتار نکردم بخواد بیاد پیشنهاد بده حالا ازدواج تا دوستی، دلیلش هم اینکه خوب نمیشناسم
    آدم احساسی ای نیستم ، منطقی ام ، اما یه جور احساس پوچی میکنم و همش فکرم درگیره ...
    درضمن خانوادم منو خیلی کوچیکتر از اونی میدونن که بخوام ازدواج کنم، چندبار به شوخی حرف زدم با مامان اما معلومه که حداقل تا 3 سال آینده راضی به ازدواج من نیستن!
    برای تشخیص این که برای چی میان جلو خودتون باید طوری رفتار کنید که حساب کار دستشون بیاد
    وقتی شما بگین که فقط برای اشنایی برای ازدواج میتونید بپذیرید و ان هم زیر نظر والدین قصدشون رو میفهمید یا منصرف میشند یا جدی جلو میان
    ببینید اگه کسی از شما خوشش بیاد از متین و سنگین بودنتون و موقعیتش رو داشته باشه حتما بهتون پیشنهاد میده
    شما سنتون کمه تازه اگه کسی بخواد جلو بیاد و پیشنهاد بده از این به بعد پیشنهاد میده و به خاطر طرز رفتار شما هم نیستش نگران نباشید
    هر کسی از یه طرزی خوشش میاد نگران نباشید اونقد بهتون پیشنهاد میدن که خوتونم کلافه میشید صبر کنید

    این احساس پوچی به خاطر افسردگی گذراست که اغلب افراد دچارش میشند و جای نگرانی نداره
    شما باید این مدت رو خوب مدیریت کنید تا از این حال زودتر خارج بشید کلاسایی برید که اجتماعی تر هستند
    مثل ورزش کردن تو یه کلاس ورزشی ثبت نام کنید خودتون حس میکنید که چه زود از این حال خارج میشید

    خانوادتون شما رو بچه نمیدونند وقتی موقعیت خوبی برایتون پیش بیاد خودتون میفهمید که چقدر مشتاقند که شما ازدواج کنید
    اونا یه کم محطاطانه برخورد میکنند چون که شما دخترشونی شما رو دوست دارند به خاطر خوشبختیتون به خاطر ایندتون

    شما نه دوستی میخواین نه چیز دیگه ای فقط یکم بیشتر وقت بگذرونید این روزا با دوستاتون برید تفریح دور همی جمع بشید ولی نه هر دوستی رو
    کلاس برو با خانوادتون بیرون برید مهمونی برید یه جورایی خودتو مشغول کن تا از این یکی دو هفته بگذری بعد خوب خوب میشی

  53. کاربران زیر از khoshans بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  54. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط khoshans نمایش پست ها
    برای تشخیص این که برای چی میان جلو خودتون باید طوری رفتار کنید که حساب کار دستشون بیاد
    وقتی شما بگین که فقط برای اشنایی برای ازدواج میتونید بپذیرید و ان هم زیر نظر والدین قصدشون رو میفهمید یا منصرف میشند یا جدی جلو میان
    ببینید اگه کسی از شما خوشش بیاد از متین و سنگین بودنتون و موقعیتش رو داشته باشه حتما بهتون پیشنهاد میده
    شما سنتون کمه تازه اگه کسی بخواد جلو بیاد و پیشنهاد بده از این به بعد پیشنهاد میده و به خاطر طرز رفتار شما هم نیستش نگران نباشید
    هر کسی از یه طرزی خوشش میاد نگران نباشید اونقد بهتون پیشنهاد میدن که خوتونم کلافه میشید صبر کنید

    این احساس پوچی به خاطر افسردگی گذراست که اغلب افراد دچارش میشند و جای نگرانی نداره
    شما باید این مدت رو خوب مدیریت کنید تا از این حال زودتر خارج بشید کلاسایی برید که اجتماعی تر هستند
    مثل ورزش کردن تو یه کلاس ورزشی ثبت نام کنید خودتون حس میکنید که چه زود از این حال خارج میشید

    خانوادتون شما رو بچه نمیدونند وقتی موقعیت خوبی برایتون پیش بیاد خودتون میفهمید که چقدر مشتاقند که شما ازدواج کنید
    اونا یه کم محطاطانه برخورد میکنند چون که شما دخترشونی شما رو دوست دارند به خاطر خوشبختیتون به خاطر ایندتون

    شما نه دوستی میخواین نه چیز دیگه ای فقط یکم بیشتر وقت بگذرونید این روزا با دوستاتون برید تفریح دور همی جمع بشید ولی نه هر دوستی رو
    کلاس برو با خانوادتون بیرون برید مهمونی برید یه جورایی خودتو مشغول کن تا از این یکی دو هفته بگذری بعد خوب خوب میشی
    خیلی ممنون
    با یکی دوهفته حل میشه؟!
    تا نیمه تیر امتحان دارم، نمیتونم بیرون برم ، اما سعمو میکنم که تفریح داستخ باشم

  55. بالا | پست 35

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    من خیلی تلاش کردم اما همش فکرم درگیره ، نمیدونم چیکار کنم

  56. بالا | پست 36

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26674
    نوشته ها
    692
    تشکـر
    170
    تشکر شده 283 بار در 205 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط Reyhan76 نمایش پست ها
    من خیلی تلاش کردم اما همش فکرم درگیره ، نمیدونم چیکار کنم
    سلام. شما چرا با دوستای دخترت تفریح نمیکنی که سرگرم شی؟

  57. بالا | پست 37

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط shahriar نمایش پست ها
    سلام. شما چرا با دوستای دخترت تفریح نمیکنی که سرگرم شی؟
    دوستام هستن ولی نه هر موقع که من بخوام، درضمن من امسال رفتم دانشگا ، زیاد صمیمی نیستم باهاشون

  58. بالا | پست 38

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نمیدونم چرا کسی علاقه نداره به اینجور پستا جواب بده و کمک کنه، همیشه باید یه اتفاق بزرگی بیافته ، یه ادم بدبخت شه بد شما بفکر چاره باشین!
    همینجا میگم من با انتظار بیشتری اومدم اینجا پست گذاشتم ، ایتجا بیشتر سایت هم فکریه تا مشاوره!!

  59. بالا | پست 39

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18720
    نوشته ها
    315
    تشکـر
    117
    تشکر شده 142 بار در 96 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط Reyhan76 نمایش پست ها
    نمیدونم چرا کسی علاقه نداره به اینجور پستا جواب بده و کمک کنه، همیشه باید یه اتفاق بزرگی بیافته ، یه ادم بدبخت شه بد شما بفکر چاره باشین!
    همینجا میگم من با انتظار بیشتری اومدم اینجا پست گذاشتم ، ایتجا بیشتر سایت هم فکریه تا مشاوره!!
    اینجا همه متخصص نیستند. ولی بر اساس تجربیات خودشون یا دیگران نظر میدند.
    به نظر می رسه شما انتظار دارید که یکی کار شما را تایید کنه.
    ارتباط دختر و پسر بیگانه (نامحرم) از نظر اسلام (خواهشات نفس و هوسه)و حرامه و.و هیچ دستور اسلام بی دلیل نیست.مشکلات روابط اینجوری فراوانه. شما خودت تصمیم میگیری. اینجا به شما مشورت های خوبی داده شد.

  60. کاربران زیر از absh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  61. بالا | پست 40

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    شما پیش مشاور رفتی؟

    راستش این سن خیلی حساسه و اگر همراه با تنهای باشه که دیگه بدتر میشه. نیاز به محبت و پسندیده شدن و.... طبیعه ، حالا مدیرت کنی می تونی این برهه را بدون شکست پشت سر بزاری ...

    کسی هم پیشنهاد اشنای برای ازدواج بده به این معنی نیست که دیگه زن وشوهر شدید!! اشنایی اسمش روش هست اشنای که یا به ازدواج ختم میشه یا نه!!

    شما با این حسی که دارید کسی به شما ابراز علاقه کنید شما هم به دلت بشینه قبل اینکه اشنای رخ بده عاشقی و... رخ میده بعد اشنایی که این ریسک هست.

    حالا می گیم خانواده با خبر باشه این یک عامل بازدارنده و کمک کننده برای درست تصمیم گرفتن هست و موجب میشه این اشنایی و رابطه رنگ بوی دیگه نگیره و اگر احیانا به جدایی ختم شد دیگه مشکلات دوچندان نشه.

  62. کاربران زیر از omidd بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  63. بالا | پست 41

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط absh نمایش پست ها
    اینجا همه متخصص نیستند. ولی بر اساس تجربیات خودشون یا دیگران نظر میدند.
    به نظر می رسه شما انتظار دارید که یکی کار شما را تایید کنه.
    ارتباط دختر و پسر بیگانه (نامحرم) از نظر اسلام (خواهشات نفس و هوسه)و حرامه و.و هیچ دستور اسلام بی دلیل نیست.مشکلات روابط اینجوری فراوانه. شما خودت تصمیم میگیری. اینجا به شما مشورت های خوبی داده شد.
    بله منم از همه تشکر کردم ،از شما هم خیلی ممنونم، اما من به یه راه حل که یه مشاور بهم بگه نیاز دارم ، مطمعنا راهحلی هست ،

  64. بالا | پست 42

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط omidd نمایش پست ها
    شما پیش مشاور رفتی؟

    راستش این سن خیلی حساسه و اگر همراه با تنهای باشه که دیگه بدتر میشه. نیاز به محبت و پسندیده شدن و.... طبیعه ، حالا مدیرت کنی می تونی این برهه را بدون شکست پشت سر بزاری ...

    کسی هم پیشنهاد اشنای برای ازدواج بده به این معنی نیست که دیگه زن وشوهر شدید!! اشنایی اسمش روش هست اشنای که یا به ازدواج ختم میشه یا نه!!

    شما با این حسی که دارید کسی به شما ابراز علاقه کنید شما هم به دلت بشینه قبل اینکه اشنای رخ بده عاشقی و... رخ میده بعد اشنایی که این ریسک هست.

    حالا می گیم خانواده با خبر باشه این یک عامل بازدارنده و کمک کننده برای درست تصمیم گرفتن هست و موجب میشه این اشنایی و رابطه رنگ بوی دیگه نگیره و اگر احیانا به جدایی ختم شد دیگه مشکلات دوچندان نشه.
    تنهایی چطور پیش مشاور برم ، چطوری به حرفاش اعتماد کنم، اگه قراره همین حرفا رو بگه ، که دیگه چرا برم

  65. بالا | پست 43

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18720
    نوشته ها
    315
    تشکـر
    117
    تشکر شده 142 بار در 96 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط Reyhan76 نمایش پست ها
    بله منم از همه تشکر کردم ،از شما هم خیلی ممنونم، اما من به یه راه حل که یه مشاور بهم بگه نیاز دارم ، مطمعنا راهحلی هست ،
    راه حل برطرف شدن مشکل عاطفی یا تایید ارتباط با پسره؟

  66. بالا | پست 44

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط Reyhan76 نمایش پست ها
    تنهایی چطور پیش مشاور برم ، چطوری به حرفاش اعتماد کنم، اگه قراره همین حرفا رو بگه ، که دیگه چرا برم
    مشاوره حضوری با مجازی خیلی فرق داره ، صبحت رودرو خیلی فرق داره .

    حالامشاور هم یک انسان هست بستگی داره تا چقدر مهارت داشته باشه و اعتقاد اش چی باشه و....، اینجا یک مورد بود که زنش روان پزشک بود و به شوهر خیانت کرده بود خب اون دکتر برا زندگی خودش نتونسته کاری کنه حالا برای بقیه می خواهد چیکار می کنه.

    چرا شما تنهای تا حالا مطب پزشک نرفتین ؟

    بهتره با مشاور دانشکده صحبت کنید اون خیلی بهتر می تونه کمک کنه چون تو جو هست می دونه چه خبره و بهتر درک می کنه.

  67. بالا | پست 45

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط omidd نمایش پست ها
    مشاوره حضوری با مجازی خیلی فرق داره ، صبحت رودرو خیلی فرق داره .

    حالامشاور هم یک انسان هست بستگی داره تا چقدر مهارت داشته باشه و اعتقاد اش چی باشه و....، اینجا یک مورد بود که زنش روان پزشک بود و به شوهر خیانت کرده بود خب اون دکتر برا زندگی خودش نتونسته کاری کنه حالا برای بقیه می خواهد چیکار می کنه.

    چرا شما تنهای تا حالا مطب پزشک نرفتین ؟

    بهتره با مشاور دانشکده صحبت کنید اون خیلی بهتر می تونه کمک کنه چون تو جو هست می دونه چه خبره و بهتر درک می کنه.
    نمیخوام کسی بدونه ، مشاور دانشکده استادمونه!نه تاحالا تنهایی دکتر نرفتم ، ولی سعیمو میکنم

  68. بالا | پست 46

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط absh نمایش پست ها
    راه حل برطرف شدن مشکل عاطفی یا تایید ارتباط با پسره؟
    من کی گفتم ارتباط با پسر اونم از نوع نامشروع میخوام، شما چرا اینجوری برخورد میکنین، من خودم خیلی مذهبیم نماز خون هم هستم ، اگه هم میگم ارتباط داشته باشم قطعا برای ازدواجه نه چیز دیگه

  69. بالا | پست 47

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    15635
    نوشته ها
    147
    تشکـر
    61
    تشکر شده 283 بار در 121 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    شما نباید انتظار معجزه داشته باشید مشاور هم مثل شما انسانه فقط یه مقداری بر اساس تجربه هاش و خونده هاش بیشتر میدونه
    این شمایید که باید تلاش کنید از این حال بیرون بیاید شما چندین و چند بار هم برید به مشاوره اگه خودتون کاری نکنید اتفاقی نمی افته
    درسته تاثیر مثبت داره مشاوره ولی نه این که بگیم اگه برید مشاوره دیگه خوب میشید

    ایا کارایی که گفتیم رو انجام دادی؟ یا نه؟
    تا حالا تو این چند روز چه کارایی برای خارج شدن از این حال انجام دادی؟

    شما اول بگین چی شده چه حسی دارید کامل توضیح بدید بعد بچه ها بیان نظر بدن
    ما دقیق نمیدونیم هیچ چیزی رو کامل توضیح بده چشم
    ویرایش توسط khoshans : 05-15-2016 در ساعت 12:27 AM

  70. بالا | پست 48

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26674
    نوشته ها
    692
    تشکـر
    170
    تشکر شده 283 بار در 205 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    آخه شرایط جوری هست که نه میشه گفت ارتباط با یه پسر رو شروع کن و نه میشه گفت تنها بمون! خب شما که قصد ازدواج داری با خانواده در میون بزارین. خواستگار مناسب ندارین؟

  71. بالا | پست 49

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28077
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 15 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    نقل قول نوشته اصلی توسط shahriar نمایش پست ها
    آخه شرایط جوری هست که نه میشه گفت ارتباط با یه پسر رو شروع کن و نه میشه گفت تنها بمون! خب شما که قصد ازدواج داری با خانواده در میون بزارین. خواستگار مناسب ندارین؟
    19 سالمه ، تو خانواده من این سن برا ازدواج خیلی خیلی زوده ، حرفشم نمیشه زذ

  72. بالا | پست 50

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26674
    نوشته ها
    692
    تشکـر
    170
    تشکر شده 283 بار در 205 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : احساس نیاز به یار

    پس اینجور که فهمیدم شما میخوای سه چهار سال با یه پسری به قصد ازدواج دوست شی و مثلا 23 سالگی ازدواج کنی؟
    راستش الان که تو دانشگاه دختر پسرا خیلی روابط آزاد و راحتی دارن یعنی حتی از تو جزوه نمیگیرن پسرا؟

صفحه 1 از 2 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد